نامه زانیار مرادی زندانی سیاسی محکوم به اعدام خطاب به مادرش

زانیار مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام که پدرش اقبال مرادی، اخیرا هدف حمله تروریستی قرار گرفت و جان باخت، در نامه‌ای خطاب به مادرش دست به قلم برد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی، زانیار مرادی، که مرداد ۸۸ بازداشت و به اعدام محکوم شد، اکنون در زندان رجایی شهر به سر می‌برد، پس از ترور پدرش اقبال مرادی، از فعالان سرشناس سیاسی کُرد و از مدافعان حقوق بشر مخالف اعدام، در نامه‌ای که منتشر کرد، خطاب به مادرش نوشت “مدت‌هاست صدای تو را نشنیده‌ام و هر روز دلتنگ‌تر از دیروز می‌شوم” وی از مادرش خواست که اجازه ندهد آتش انتقام درش روشن شود و کمک کند تا اقبال مرادی در وجود “دیده”، خواهرش متولد گردد.

زانیار مرادی پیش از این طی نامه‌ای سرگشاده در رثای پدرش متنی را منتشر کرد و این دومین نامه‌ی وی پس از ترور پدرش است، که نسخه‌ای از آن دوشنبه ۱ مرداد ۹۷ در اختیار کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی قرار گرفت.

متن نامه‌ی این زندانی سیاسی محکوم به اعدام خطاب به مادرش “آمنه قادری” در ادامه آمده است:

دایه گیان!

مدت‌هاست که صدایت را نشنیده‌ام و هر روز دلتنگ‌تر از دیروز می‌شوم. اما با خود می‌اندیشم که اگر روزی این فرصت برایم دست دهد چگونه و با چه توانی می‌توانم به صدایت گوش دهم. هراسان از شنیدن صدا و گریه‌هایت هستم. این روزها که رفیق و همسفر سی و چهار ساله‌ات را از تو گرفته‌اند و غم و اندوه بی‌پایانی تمام وجودت را فراگرفته است از تو خواهشی دارم، خواهشی نه از جانب فرزندت بلکه خواهشی از جانب رفیقِ کاک اقبال که جسمش در روزهای گذشته آماج گلوله‌های بی‌امان قرار گرفت.

دایه گیان!

مطمئن باش اگر امروز به جای گلوله‌های نشسته بر تن پدر، رد طناب دار بر گردن من بود، او به جای من با تو سخن می‌گفت، برای یک لحظه هم که شده به خودش اجازه نمی‌داد که به فکر انتقام باشد. چرا که او برای رویای جهانی بدون اعدام و جهانی مملو صلح و عدالت می‌زیست. تو که بهتر از هر کسی او را می‌شناختی و دردهایش، خنده‌هایش و آرزوهایش را با تمام وجودت حس کرده‌ای بهتر از هر کسی می‌دانی که حتی کوچک‌ترین اندیشیدنی به انتقام، پشت پا زدن به رویای پدر است.

دایه گیان!

مادر نازنین و جگر سوخته‌ام، در این ده سال اسارت من، هر آنکه ما را می‌شناسد می‌داند که این همه رنج و دوری و سال‌ها با طناب دار زیستن من به خاطر انتقام‌گیری از پدر بود. باور دارم پدر که زخم تلخ انتقام با اسارت ده ساله من بر تنش نشسته بود و خود قربانی این فاجعه سهمگین شد، هیچ‌گاه اندیشه انتقام را به خود روا نمی‌داشت و در فکر انتقام نبود چرا که برای او رویای جهانی زیبا با اعدام و انتقام معنا نمی‌یافت. حال که جسم پدر از میان ما رفته است به خاطر او و آرمان‌های والایش، همچون گذشته چون کوهی استوار مامن خواهرم “دیده” باش و نگذار کینه‌ی انتقام در وجودش پرورده شود. و این بار پدر باید در وجود “دیده” ام متولد شود. این تولد بدون آموزه‌های تو هیچ‌گاه معنا پیدا نخواهد کرد.

زانیار مرادی-زندان رجایی شهر-دوشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۷

گفتنی است بر اساس گزارش‌های منتشر شده، پیکر بی‌جان اقبال مرادی فعال سیاسی اهل مریوان، حوالی ساعت ۲۳:۳۰ سه‌شنبه شب ٢٧ تیرماه۱۳۹۷، در اطراف رودخانه پینجوین شناسایی‌ و به گفته شاهدان عینی، بر روی بدن وی اثر سه گلوله دیده شد.

پیش از این آتنا دائمی، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، نیز طی نامه‌ای، ترور و کشته شدن اقبال مرادی به شدت محکوم کرد.

«زانیار مرادی»، زندانی سیاسی کُرد، فرزند «اقبال مرادی» متولد ۶۶ ساکن شهر «مریوان»، در ۱۴ مردادماه ۱٣٨٨، توسط نیروهای «اداره اطلاعات شهر مریوان» بازداشت شد و به بازداشتگاه «ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج» منتقل شده است.

او پس از تحمل شکنجه‌های جسمی و روانی، به «بند ۲۰۹ زندان اوین» منتقل گردید و پس از نزدیک به یک ماه و نیم حبس، بدون برخورداری از حق ملاقات و تماس با خانواده در «شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران» به ریاست «قاضی صلواتی» و به اتهام “قتل پسر امام جمعه مریوان” و “عضویت در حزب کومه‌له” محاکمه و به اعدام محکوم شد. اعتراض این زندانی به حکم صادره، بی‌نتیجه بوده و در ۱٨ تیرماه ۱٣۹۰، پس از بررسی پرونده از سوی «دیوان عالی کشور» این حکم تایید و یک روز پس از آن به «دایره اجرای احکام زندانی رجایی شهر کرج» ابلاغ شد.

وی در حال حاضر در زندان رجایی‌شهر به سر می‌برد. از زانیار مرادی بیشتر بخوانیم.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید