۸ درویش گنابادی “گُم” شده‌اند؛ “فقط اعداد تغییر کرده‌اند”/ گفتگو

“۷۰ روز بی خبری می‌دانید یعنی چی؟ می‌دانید ۷۰ روز از عزیزترین کسان خودتان هیچ خبری نداشته باشید چه معنی می‌تواند داشته باشد؟”

این آغاز صحبت فائزه عبدی‌پور همسر یکی از دروایش گنابادی “مفقودشده” در زندان تهران بزرگ است.

او به کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی می‌گوید: “محمد شریفی مقدم به همراه کسری و امیر نوری، رضا و سینا انتصاری، مهدی اسکندری، مرتضی کنگرلو و حسام معینی، ۸ درویش گنابادی در زندان تهران بزرگ گم شده‌اند. خبری از آنها نداریم. در تمام پیگیری‌ها به ما گفته‌اند «مسئولان زندان به آنها اجازه تماس می‌دهند آنها خودشان تماس نمی‌گیرند!؟» پس چرا به ما اجازه ملاقات نمی‌دهند؟”

در گفتگویی که دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۷ صورت گرفت، از خانم عبدی‌پور سوال شد “چرا با این دیالوگ شروع به صحبت کرد؟”

وی گفت: “شب موسوم به گلستان هفتم صدها مرد را بازداشت کردند، در روز ۳۰ بهمن ماه دست کم ۶۰ زن از جامعه تحت تبعیض دراویش گنابادی به خاطر شرکت در تظاهراتی که پس از استفاده نیروهای امنیتی از ضرب و شتم، اسلحه گرم، ماشین‌های آب‌پاش و گاز اشک‌آور به خشونت کشانده شد، بازداشت شدند.”

خانم عبدی‌پور ادامه داد: «جز این توصیف چه بگویم؟ به صورت فله ای بازداشت کردند و بعد آنها را در بندهای مختلف پراکنده کردند.»

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، با وجود گذشت ۷۰روز بی‌خبری از ۸ درویش گنابادی که در پی یورش نیروهای گارد زندان تهران بزرگ به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان در صبح روز هفتم شهریورماه، مورد ضرب و جرح قرار گرفتند، خانواده‌های ‌آن‌ها کماکان هیچگونه تماس تلفنی با دراویش زندانی نداشته‌اند و خانواده‌های این هشت درویش زندانی در این مدت حتی برای لحظه‌ای نتوانسته‌اند با زندانیانشان دیدار یا مکالمه تلفنی داشته باشند.

از خانم عبدی‌پور پرسیدیم: “به طور خلاصه اگر بخواهید بگویید آخرین اطلاع از این هشت درویش چیست چه خواهید گفت؟”

او در پاسخ گفت: “آنها مفقود شده‌اند. نمی‌دانیم! گم شده‌اند! بله همینطور هست… این خیلی بده که بایکوت خبری در مورد این ۸ درویش اتفاق می‌افته که البته فشار و هزینه‌ای هم برای مسئولین نداشته، متاسفانه به جای اطلاع رسانی‌ها، با این روزشمار، ما شاهد عادی سازی و فراموشی هستیم. الان از بچه‌های ما (۸ درویش) حتی از یک نفر هم خبر نداریم”.

خانم عبدی‌پور اضافه‌کرد: “فقط اعداد تغییر کرده اند…تنها کاری که می‌کنم شمردن است. روزها می‌دوند و با هر طلوع و غروب یک خط بر دیوار دلم می کشم… ۶۸، ۶۹ و امروز ۷۰ روز است که از همسرم و هفت درویش دیگر بی‌خبرم.”

ممنون از خانم فائزه عبدی‌پور که فرصتی را در اختیار کمپین گذاشت و در آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید: «بله، من هم از شما ممنونم، ولی آیا هیچ مرجعی نیست برای اینکه ما بفهمیم این ۸ نفر کجا هستند، مثل آب خوردن بازداشت کرده‌اند، حکم داده‌اند و بعد هم …. اما چه کسی پاسخگوی ۷۰ روز بی‌خبری باید باشه؟ من از هر نهادی از هر رسانه‌ای، از هر ارگان و سازمان بین‌المللی، از هر مسئولی، خواهش دارم به هر طریقی برایش امکان دارد اطلاع موثقی از آن‌ها به ما بدهند.»

مسئولان زندان فشافویه به خانواده‌های این هشت درویش که خواستار ملاقات حضوری با زندانیان خود شده‌اند تنها به ذکر این که در انفرادی نگهداری می‌شوند و برای آنان پرونده جدید قضایی باز شده است اکتفا می‌کنند، اما کماکان از ملاقات آنان با هشت درویش زندانی جلوگیری می‌کنند.

مسئولان زندان فشافویه پیش‌تر به خانواده‌های این هشت درویش گفته بودند که آنان از امکان تماس تلفنی برخوردار هستند و خودشان نمی‌خواهند از این امکان استفاده کنند و همزمان منابع خبری اطلاعاتی داخل زندان فشافویه بین زندانیان شایع کرده‌اند که برخی از این هشت درویش برای بازجویی به اطلاعات سپاه و یا آگاهی شاپور منتقل شده‌اند.

گزارش‌گران بدون مرز(RSF) که نهادی غیرانتفاعی است، ۲۵مهرماه، از جاوید رحمان گزارش‌گر ویژه سازمان ملل برای وضعیت حقوق بشر در ایران خواسته‌است که در مورد دراویش مفقود شده اقدامی فوری انجام دهد.

این سازمان نوشته‌است: «خانواده‌ها و نزدیکان اعضای سایت مجذوبان نور هیچ اطلاعی از عزیزان زندانی خود ندارند. رضا انتصاری، کسرا نوری، محمد شریفی مقدم، سینا انتصاری ،امیر نوری، از مدیران و  شهروند‌-خبرنگاران این سایت اطلاع رسانی مستقل، در پی اعتراض به وضعیت بازداشت خود و به ویژه زنان زندانی در زندان تهران با دخالت گارد ضد شورش از دیگر زندانیان جدا شده و به محل نامعلومی منتقل شده‌اند.»

گزارش‌گران بدون مرز(RSF) از جاوید رحمان گزارش‌گر ویژه سازمان ملل برای وضعیت حقوق بشر در ایران می‌خواهد، درباره وضعیت اسفبار روزنامه‌نگاران زندانی در ایران که خودسرانه بازداشت و در دادگاه‌هایی ناعادلانه محکوم شده‌اند، به فوریت اقدام کنند.

همچنین پنج تن از درویشان زندانی اعتصاب غذاکرده که به کمیته انضباطی زندان فشافویه منتقل شده و مورد تهدید قرار گرفته بودند با اعلام این‌که خواستار آگاهی از وضعیت هشت درویش مفقودشده هستند از مسئولان زندان خواسته بودند تا آنان را فوراً به ملاقات هشت درویش ببرند اما مسئولان زندان تنها به گفتن این که «جای این هشت درویش بهتر از جای شماست» اکتفا کرده‌اند.

محمد شریفی‌مقدم، کسری نوری، امیر نوری، رضا انتصاری، سینا انتصاری، مهدی اسکندری، مرتضی کنگرلو و حسام معینی، ۸ درویش گنبادی، هستند که پس از حمله نیروهای گارد زندان فشافویه در صبح روز ۷ شهریور ۱۳۹۷ به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان، به مکان‌های نامعلومی منتقل شده‌ و اطلاعی از آن‌ها در دست نیست.

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، پیش‌تر طی گزارشی با عنوان “تداوم بی خبری از ۸ درویش گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ” و به نقل منابع معتبر نوشته‌بود: “به خانواده‌ها گفته شده تا آذرماه همین وضعیت ادامه دارد”  که همین موضوع نگرانی‌های خانواده‌های دراویش را دوچندان کرده‌است.

گفتنی است، صبح روز ۷ شهریور ۱۳۹۷ نیروهای گارد زندان فشافویه به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان حمله ور شده و با توسل به باتوم، شوکر و گاز اشک آور زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.

البرز اسکندری، کسری نوری، رضا انتصاری، پوریا نوری، مهدی اسکندری، سعید سلطانپور، مهرداد رضایی، علی عبیداوی، حسن شاهرضا، سخاوت سلیمی، امیر نوری، جعفر احمدی، بابک مرادی، مجید مرادی، محمدرضا درویشی، حیدر تیموری، علی محمدشاهی، البرز اسکندری، امین سلیمانی، سجاد برادران و اکبر داداشی بر اثر حمله‌ی گارد زندان به درویشان متحصن مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته و وضعیت جسمی‌شان وخیم اعلام شده است.

سعید سلطانپور از دراویش گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ که به ۷ سال حبس تعزیزی، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به زهک سیستان و بلوچستان محکوم شده است، در تداوم اعتصاب غذای خود در تیپ ۱ سالن ۵، به افت شدید فشار و کاهش قند خون مبتلا شده و مسئولان زندان از درمان او ممانعت کرده و می‌گویند: «تا زمانی که به یک قدمی سکته نرسد به او رسیدگی نخواهد شد.»

کمپین در گزارشی به نقل از مجذوبان نور در روز یکشنبه ۱۳ آبان به آخرین وضعیت این درویش زندانی اشاره کرده بود.

مأموران گارد زندان برای سرکوب درویشان متحصن که خواسته‌ی خود را آزادی زنان درویش محبوس در زندان قرچک اعلام کرده بودند به پرتاب گاز اشک‌آور و استفاده از شوکر و باتوم متوسل شده‌ و درویشان گنابادی را با توهین و فحاشی مورد ضرب و شتم شدید قرار داده‌اند.

بنابر گزارش‌های واصله از زندان تهران بزرگ؛ ضاربین طی حمله علاوه بر استفاده از باتوم و شوکر و گاز اشک‌آور اقدام به کندن موی سر و صورت و سبیل بعضی درویشان کرده‌اند.

فرزادی رئیس زندان تهران بزرگ و فرخ‌نژاد معاون زندان تهران بزرگ، در حضور محبی رئیس کل سازمان زندان‌ها، شخصاً درویشان گنابادی متحصن را مورد ضرب و شتم قرار داده و منجر به شکستگی دست و سر و جراحت درویشان محبوس شده‌اند.

پیش از این کمپین خبر داده بود که ده زن درویش زندانی در زندان قرچک، در اعتراض به «ضرب و جرح» و «خشونت سازمان‌یافته» به دست گارد این زندان، از روز جمعه، ۲۵ خرداد، اعتصاب غذا کرده‌اند.

در روز ۳۰ بهمن ماه دست کم ۶۰ زن از جامعه تحت تبعیض دراویش گنابادی به خاطر شرکت در تظاهراتی که پس از استفاده نیروهای امنیتی از ضرب و شتم، اسلحه گرم، ماشین‌های آب‌پاش و گاز اشک‌آور به خشونت کشانده شد، بازداشت شدند.

این زنان بعد از دستگیری به بازداشتگاه وزرا منتقل شدند و گفته‌اند که در آنجا مورد بازجویی‌های رعب‌آور، فحاشی با صدای بلند و بازرسی‌های بدنی تعرض‌آمیز توسط ماموران زن قرار گرفتند.

پیش از این ده‌ها تن از فعالین سیاسی و اجتماعی نسبت به وضعیت دراویش گنابادی محبوس در زندان‌ و سلب حقوق اولیه آن‌ها، ابراز نگرانی کرده و با امضای نامه‌ای مشترک بر لزوم اجرای قانون در روند رسیدگی به پرونده‌هایشان تاکید کرده بودند.

تجمع اعتراضی موسوم به گلستان هفتم روز دوشنبه ۳۰ بهمن در اعتراض به بازداشت نعمت‌الله ریاحی، از دراویش گنابادی ساکن شهرکرد که روز ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ از سوی مأموران امنیتی  در تهران بازداشت شده بود صورت گرفته‌بود.

این درویش گنابادی ساکن شهرکرد، برای حمایت از قطب دراویش در جریانات اخیر گلستان هفتم به تهران آمده‌بود.

منابع خبری به کمپین گفته‌اند “دراویش بازداشتی از ابتدای بازداشت، از ابتدایی‌ترین حقوق خود محروم بوده‌اند و دادگاه آنان بدون اجرای تشریفات قانونی و بهره‌مندی از حق وکیل و برخلاف قانون آئین دادرسی کیفری برگزار شده است.”

فشارها به دراویش در نظام جمهوری اسلامی عمدتا از شهر قم آغاز شد. قم مذهبی‌ترین شهر ایران است و با توجه به نزاع تاریخی صوفیه و اهل شریعت، فشار بر دراویش در این شهر سابقه طولانی دارد و به سال‌های قبل از انقلاب می‌رسد؛ اما در سال‌های اول دهه هشتاد خورشیدی با انتشار شماری از کتاب‌های ضدصوفی در قم که این سلسله را به ضدشیعی بودن متهم می‌کردند، رفته رفته جو سنگین‌تری علیه آنها شکل گرفت. تنش در مناسبات حکومت با دراویش نعمت‌اللهی با تخریب برخی از مکان‌های مذهبی‌شان و مخالفت حکومت با گردهمایی آنها به خصوص در قم وارد مرحله ای شد که یک دهه بعد در تهران به درگیری فیزیکی و خونریزی انجامید.

در سال‌های گذشته اخبار و گزارش‌های پرشماری از احضار، تهدید، بازداشت و در نهایت محاکمه و صدور احکام سنگین برای دراویش – به ویژه دراویش سلسله گنابادی- منتشر شده است.

گزارش از «داریوش عدیم»

بدون دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

خروج از نسخه موبایل