نرگس حسینی دومین دختر خیابان انقلاب به ۲۴ ماه حبس محکوم شد

نرگس حسینی یکی از دختران خیابان انقلاب به ۲۴ماه زندان که ۲۱ماه آن به مدت ۵سال تعلیق شده است، محکوم شد.

نرگس حسینی، ۳۲ ساله، ساکن کاشان، دانشجوی فوق لیسانس علوم اجتماعی، دومین دختر خیابان انقلاب که ۹ بهمن ۱۳۹۶ در اعتراض به حجاب اجباری در تقاطع خیابان‌های وصال و انقلاب تهران بازداشت شده بود، در حساب توئیتر خود خبر از حکم ۲۴ماه زندان که ۲۱ماه آن به مدت ۵سال تعلیق شده است، داد.

عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران، در نشست خبری ۱۶ اسفندماه، بدون آنکه اسمی از نرگس حسینی ببرد از حکم ۲۴ ماه زندان برای یکی از دختران خیابان انقلاب خبر داد، اما نرگس حسینی می گوید “با توجه به اطلاعاتی که از پرونده ویدا موحد، اولین دختر خیابان انقلاب دارد، مطمئن است که این حکم برای او صادر شده است.” دادستان تهران در این نشست خبری با اشاره به قانون اساسی و حقوق کیفری ایران از جایز بودن برخورد با کشف حجاب و بدحجابی گفت و تاکید کرد “برخورد نیروی پلیس با بدحجابی ادامه خواهد داشت.” با این حساب نرگس حسینی باید برای مدت سه ماه به زندان برود و اگر طی پنج سال آینده (از دید قوه قضائیه) جرم مشابه ای مرتکب نشود ۲۱ ماه حبس تعلیق او بخشیده خواهد شد.

نرگس حسینی که ابتدا برای او وثیقه ۵۰۰ میلیونی صادر شده‌بود، پس از اعتراض نسرین ستوده، وکیل این دختر خیابان انقلاب، به میزان وثیقه با سپردن وثیقه ۶۰ میلیون تومانی، شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ آزاد شد. نرگس حسینی گفته است به این حکم اعتراض خواهدکرد.

نرگس حسینی در مصاحبه‌ای که پیشتر با سایت امتداد داشت، گفت : «جرقه حرکتم با ویدا موحدی بود. من احساس کردم آن حرکت باید بماند و به هیچ عنوان از کرده ام پشیمان نیستم.»

بخش‌هایی از مصاحبه سایت امتداد با نرگس حسینی:

– ۳۲ سال دارم. علوم اجتماعی خوانده‌ام و قرار بود ورودی بهمن کارشناسی ارشد علوم اجتماعی دانشگاه رشت باشم که الان دانشجوی زندان قرچک هستم.

– من ده دقیقه بالای جعبه برق ایستاده بودم، بعد از‌ آگاهی ۱۴۸ انقلاب گفتند که پایین بیایم و من گوش کردم و من را به آگاهی بردند. آنجا نیم ساعت بودم، از دادسرای ارشاد به سراغم آمدند و من را به آن‌جا بردند. در دادسرای ارشاد قاضی اتهام و وثیقه‌ام را گفت. از آن‌جا من را به بازداشتگاه وزرا بردند و از وزرا به زندان قرچک بردند. یعنی من اصلا بازداشت نبودم. مستقیم از ‌آگاهی و ارشاد به زندان فرستاده شدم. حوالی ساعات ۱۹ تا ۲۰ وارد زندان قرچک شدم.

– قاضی گفت اگر بگویی پشیمانم اتهام و وثیقه‌ات را کم می‌کنیم. اما من گفتم کاری نکردم که پشیمان باشم. گفت خلاف قانون عمل کردی، گفتم من این قانون را قبول ندارم که خلافش عمل کرده باشم. درواقع خلاف قانونی عمل کرده‌ام که قبولش ندارم. تاکید کرد که پس پشیمان نیستی؟ و من گفتم که نه! پشیمان نیستم.دیگر مستقیم به زندان قرچک رفتم.

– می‌خواستم کاملا از حرکت خانم (مسیح)علی نژاد جدا باشم. برای این دوشنبه را انتخاب کردم که دوشنبه برای من هنوز که هنوز است دوشنبه‌های سبز است. جنبش سبز یک جنبش عاری از خشونت بود و این حرکت ویدا موحد نیز برای من عاری از خشونت بود. روبان سبز را هم به دستم بستم که بگویم هیچ وابستگی به هیچ کس ندارم و اگر به چیزی وابسته باشم همان جنبش سبز است. می خواستم به هر نحوی این دو حرکت را به هم پیوند بزنم. اعتراض مسالمت آمیز جنبش سبز و این اعتراضی که ادامه دادم برایم حرکت بسیار قشنگی بود که ویدا موحد انجام داد و من نمی‌خواستم بگذارم این حرکت خاموش شود. هرچقدر هم که قاضی در دادگاه به من گفت ویدا موحد دیوانه بوده، من گفتم کاری به موقعیت این خانم ندارم و از نظر من زیباترین حرکت بود و می خواهم ادامه‌اش بدهم. نمی‌خواستم این حرکت خاموش شود.

– روز دادگاه هم نماینده دادستانی پرونده ویدا موحد را آورد که به من اثبات کند این خانم دیوانه است. گفت پدرش و مادرش شهادت می‌دهند او دیوانه است و من گفتم شما به عنوان دادستان خجالت نمی‌کشید پرونده یک نفر دیگر را می‌آورید و به من نشان می‌دهید تا حرکتم را زیر سئوال ببرید؟ اصلا شما هرچقدر بگویید خانم موحد مشکل داشته، من کاری به این ندارم، حرکت او برای من یک حرکت زیبا و سمبلیک بود و از نظر من نباید خاموش می‌شد و ادامه‌اش دادم و حالا هر کس اگر می‌خواهد ادامه‌اش بدهد بدهد. من اصلا از حرکتم پشیمان نیستم.قاضی گفت یعنی اگر از اینجا بیرون بروی باز هم این حرکت را انجامش می‌دهی؟ گفتم به احتمال قوی انجام نمی‌دهم، اما قطعی نیست و شاید باز هم این‌کار را کردم.ولی از حرکتم به هیچ عنوان پشیمان نیستم. در دادگاه به شدت اضطراب داشتم و قاضی مدام درباره اضطرابم صحبت می‌کرد و من می گفتم خب طبیعی است، اولین بار است که بازداشت شده‌ام. اما این به معنای ترس نیست که جلوی شما هستم و از حرکتم اصلا پشیمان نیستم. به او گفتم من با تحقیقات کامل دست به این کار زدم، می‌دانستم حکمم چیست. به او گفتم (براساس مجازات تعیین شده در قانون) تا دو ماه حکم می‌گیرم، شلاق دارم و او گفت: می‌دانی من می‌توانم ۱۰ سال به تو حکم بدهم و وثیقه‌ات را بالا ببرم؟ گفتم همه این‌‌ها را می‌دانستم. می‌دانم دو ماه را هم می‌توانید ۲۰ سال بکنید، چون بالاخره قدرت دست شماست و شما قضاوت می‌کنید. من هم به عنوان قانون شکن تابع قوانین شما هستم. اگر به چشم شما من قانون شکنم می‌توانید حکم بدهید و برخلاف حکم قانونی‌تان به من بیشتر از دو ماه حکم بدهید. من همه هزینه‌ها را می‌دانستم. هزینه آینده و تحصیلم را می‌دانستم و زندان کمترین هزینه‌ای است که قرار است بپردازم.

– محکم می‌گویم با هیچ کس ارتباطی نداشتم و تصمیمم مستقل بود. من خودم بودم و خودم. اما اعتراضاتم را در توییترم و اینستاگرامم می‌نوشتم. یعنی به تنها چیزی که ایمان داشتم حرکت خودم بود. اتفاقی و جوزدگی و ناشی از شست‌وشوی مغزی نبود. جرقه‌اش با حرکت ویدا موحد بود که احساس کردم آن حرکت باید بماند.

– من می‌خواهم حجابم را خودم انتخاب کنم و کسی به من نگوید چه بپوش. می‌خواهم اگر قرار است چادر یا روسری سر کنم به انتخاب خودم باشد. من خیلی تاکید کردم که نه با حکومت مشکل دارم، نه با نظام مشکل دارم، اما حقم را می‌خواهم و حق انتخاب پوشش کوچکترین حق من است. و بقیه حقوقم را وقتی که بتوانم حق انتخاب داشته باشم بگیرم.

گفتنی است پنج‌شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ مصادف با ۸ مارس روز جهانی زن، تنی چند از کنشگران مدنی، وکلای دادگستری و اساتید دانشگاه‌های تهران، از جمله محمد مقیمی، نسرین ستوده، رضا خندان، آرش کیخسروی، دکتر حسن معین و دکتر افشار با دو تن از دختران خیابان انقلاب دیداری داشتند و حمایت خود را از حق اعتراض ایشان به حجاب اجباری اعلام کردند.

عفو بین‌الملل نیز پیشتر در اطلاعیه‌ای مطبوعاتی هشدار داده‌بود که زنان معترض به حجاب اجباری در معرض خشونت و احکام طولانی مدت هستند.

بدون دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

خروج از نسخه موبایل