کابوس پناهندگی نوکیشان مسیحی ایرانی در آلمان

امیر سلطان‌زاده؛ جامعه بین‌المللی حقوق بشر، سازمان مهاجرت و پناهندگی آلمان را به دلیل رد فله‌ای متقاضیان ایرانی پناهندگی که با پرونده مسیحیت اقدام کرده‌اند را مورد شماتت قرارداده است. براساس خبری که ۲۵ ژوئیه در وبسایت خبری میگ آزین آلمان منتشر شد، این موسسه غیرانتفاعی معتقد است، بازگشت ایرانیان نوکیش مسیحی به ایران، باعث در خطر افتادن جان آنها می‌شود. در همین راستا «هورست زیهوفر»رییس سابق اتحادیه احزاب مسیحی نیز در برابر این موضوع، موضع گرفت. او گفت در این مورد با وزیر کشور صحبت خواهد کرد و تلاش خواهد کرد تا جلوی دیپورت کردن نوکیشان مسیحی ایرانی را بگیرد. به گزارش روزنامه آلمانی بیلد، چندی پیش یک شهروند ایرانی نوکیش مسیحی که از آلمان به ایران باز گردانده شده بود، بلافاصله پس از بازگشت، توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. این روزنامه با ارجاع به سایر احکام صادره برای نوکیشان مسیحی در ایران، خطر جانی زندگی در ایران برای این افراد را متذکر شد. با توجه به قوانین داخلی ایران، هر فردی که دین خود را از اسلام تغییر دهد و آن را علنا ابراز کند، می‌تواند به جرم ارتداد به اعدام محکوم شود. سازمان عفو بین‌الملل نیز از وزارت کشور آلمان خواسته تا در برابر دیپورت نوکیشان مسیحی ایرانی، بازنگری کند.

طی ۴ دهه اخیر و پس از روی کار آمدن حکومت مذهبی در ایران، هرگونه تبلیغ برای سایر ادیان به مثابه عملی ضد امنیتی تلقی می‌شود. از همان اوایل انقلاب برخورد با اقلیت‌های مذهبی بهایی و دگراندیش آغاز شد. نگاه امنیتی به مقوله دین، کار را برای کسانی که به فکر تغییر دین یا حتی قرائت دیگری از اسلام بودند نیز سخت کرد. این موضوع طی سال‌های اخیر به صراحت از زبان مسئولان سیاسی کشور نیز شنیده می‌شود. در مهرماه ۱۳۸۹، آیت‌الله خامنه‌ای در یک سخنرانی، تبلیغ بهائیت و گسترش کلیساهای خانگی را تلاش دشمن برای نفوذ در کشور دانست. اشاره مستقیم رهبر جمهوری‌اسلامی به این موضوع، نشان از دغدغه و نگرانی در سطوح بالای حاکمیت دارد. اسفند همین سال، نیروهای مبارزه با قاچاق ۳۰۰ جلد کتاب مقدس مکشوفه را در کنار مشروبات الکلی و مواد مخدر سوزاندند. در ادامه همین روند و در تیرماه سال ۹۱، محمد سعیدی امام جمعه قم در دیدار با مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی، نسبت به گسترش کلیساهای خانگی هشدار داد.

پیش‌تر نیز آیت‌الله مصباح یزدی و وآیت‌الله وحید خراسانی نیز گرایش جوانان به مسیحیت را نتیجه سوء مدیریت دولت بیان کردند. پس از این سخنان، موج دستگیری نوکیشان مسیحی در ایران آغاز شد. وزارت اطلاعات از کلیساهای فعال در کشور درخواست کرده تا لیست اعضای خود را به این وزارت‌خانه اعلام کنند. همچنین این وزارت‌خانه در شهرهای مختلف با دستگیر کردن کشیشان و افراد اصلی کلیساهای خانگی، سعی دارد گرایش مردم به تغییر دین را مهار کنند. به شکل کلی اتهامی که علیه این افراد مطرح می‌شود، اقدام علیه امنیت ملی است. به گزارش روزنامه اصولگرای جوان که وابسته به سپاه پاسداران است، تنها در شهر مشهد بیش از ۲۰۰ کلیسای خانگی کشف شده است. اما باید پرسید، چرا علاقه به تغییر دین، خصوصا در میان نسل جدید رشد داشته است؟

بسیاری معتقدند تلاش برای تغییر دین به مسیحیت، تنها به منظور کسب پناهندگی است. اما سختگیری‌های اخیر کشورهای اروپایی در صدور اجازه اقامت برای نوکیشان مسیحی، کار را سخت کرده است. برای بررسی  این موضوع با چند نفر از نوکیشان مسیحی که در کلیسایی ایرانی در آلمان حضور دارند هم صحبت شدم. یکی از آنها در پاسخ من گفت: من در ابتدا به منظور دریافت پناهندگی و به شکل ظاهری مسیحی شدم. اما با گذشت زمان به حقیقت مسیح پی بردم و امروز خودم را یک مسیحی معتقد می‌دانم. فرد دیگری هم در همان جمع گفت: من بیش از ۲۰ سال است که ساکن آلمان هستم و عملا نیازی به حضور در کلیسا برای پناهندگی ندارم. حضور من در اینجا قلبی است و احساس آرامش می‌کنم. خوشحالم که از تاریکی به روشنی آمدم. به نظر می‌رسد تعداد ایرانیان علاقمند به تغییر دین در کلیساهای فارسی زبان، بیش از افراد علاقمند به تغییر دین در میان پناهندگان افغانستانی است. یکی از افرادی که در کلیسا حضور داشت در همین رابطه گفت: هم اتاقی من فردی است که از افغانستان به آلمان پناهنده شده است. هر بار که قصد دارم به کلیسا بیایم، سعی می‌کند مرا منصرف کند. او می‌گوید ارتداد گناهی نابخشودنی است.

خروج از اسلام و تغییر دین یا انتخاب بی دینی، پدیده‌ای است که جامعه ایران امروزه با آن مواجه است. اکثر رسانه‌های وابسته به حاکمیت سعی دارند این موضوع را مسئله‌ای در ارتباط با تبلیغات خارجی بدانند. آنها با نمایش مناسبت‌های مذهبی شیعه، تلاش می‌کنند اصل وجود این موضوع را کم رنگ جلوه دهند. در واقع تلاش جوانانی که طی ۴ دهه اخیر در مدارسی با سایه سنگین مذهبی تعلیم دیده‌اند و در جامعه با تبلیغات سنگین مذهبی از رسانه‌ها مواجه بودند، برای تغییر دین، از نظر مسئولان نظام شیعی غیرقابل قبول است. به نظر می‌رسد دلسردی از کارکرد دین و امکانات ناشی از عصر اطلاعات که امکان قیاس را فراهم کرده، از دلایل مهم این موج باشد. طی سال‌های اخیر بارها از سوی افراد مختلف کاهش حضور جوانان در مراسم‌های مذهبی را شنیده‌ایم. در آخرین مورد احمد خاتمی نسبت به کاهش حضور جوانان در نماز جمعه واکنش نشان داد. به‌رغم حساسیت حاکمیت بر روی آیین بهائیت، آنها طی چند دهه اخیر تلاشی برای تبلیغ نداشته‌اند. اما برخلاف بهائی‌ها، مسیحیان و هواداران آتئیسم به شکل جدی در فضای مجازی و حقیقی فعال هستند. بحث دین به شکلی جدی در میان افکارعمومی به سطح فردی محدود شده است. اما تلاش‌های بسیاری نیز برای کشف و شناخت سایر افکار در جامعه جوان ایران جریان دارد.

جامعه ایران از مدت‌ها پیش به سوی سکولاریسم پیش می‌رود. به‌همین علت در برابر تغییر دین جوانان، به جای خانواده‌ها و گروه‌های همسالان، این حکومت است که موضع می‌گیرد. به عبارت دیگر حساسیت جامعه به دگراندیشی به حداقل خود کاهش یافته است. عکس‌العمل مردم در برابر گزاره‌های حکومتی در تبیین اخلاق اسلامی، نشان از عدم حمایت جامعه از قرائت رسمی از دین حاکم دارد. ارزش‌ها در جامعه ایران تغییر کرده است. دیگر فرد به صرف دیندار بودن مورد احترام و اعتماد جامعه نیست و ارزش‌های دیگر اقتصادی و اجتماعی جایگزین دین به منظور اعتبار سازی شده است. یکی از معیارهایی که می‌توان نیاز جامعه مذهبی به حاکمیت را با آن سنجید، کمک‌های مالی دولت است. سابقا مراکز مذهبی با حمایت‌های مردمی اداره می‌شد. الزام به پرداخت وجوهات شرعی، در میان اهل دین، پایه‌ای مستحکم داشت. اما انتشار لیست‌های بلند بالای بودجه‌های چندین میلیاردی برای حوزه‌های علمیه و نهادهای مذهبی دیگر، نشان‌دهنده عدم حمایت‌های اقتصادی مردمی برای تداوم وجود آنهاست. کاهش نفوذ حاکمیت در تلقین ایدئولوژی مذهبی، ابزار لازم برای مدیریت افکارعمومی را از دست آن خارج کرده است. به نظر می‌رسد مبارزه با تغییر دین یا کاهش سطح اعتنا به شریعت، به همین دلیل است.

منبع

اشاره: مسوولیت محتوای نوشتارها و مقاله‌های منتشر شده، بر عهده نویسنده است و کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، دیدگاه‌ها و آرای مطرح شده در محتوای مطالب را ارزش‌گذاری نمی‌کند.

نظرات خود را در کامنت بیان کنید؛

2 دیدگاه‌ها

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

خروج از نسخه موبایل