پیام زندانی سیاسی در ۲۴ امین سالگرد دستگیری‌اش

سعید ماسوری

ای عاشقان ای عاشقان امروز مائیم و شما، پیام زندانی سیاسی سعید ماسوری از زندان قزل‌حصار کرج در ۲۴ امین سالگرد دستگیری‌اش.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، روز سه شنبه ۱۹ دی ماه ۱۴۰۲، زندانی سیاسی سعید ماسوری که هم اکنون ۲۳ سال زندان همراه با شکنجه های جسمی و روحی را در زندان های ایران سپری کرده است، به مناسبت ۲۴ امین سالگرد دستگیری‌اش از زندان قزلحصار پیامی با عنوان «ای عاشقان ای عاشقان امروز مائیم و شما» فرستاد.

متن پیام زندانی سیاسی سعید ماسوری در شروع ۲۴ امین سالگرد زندان به این شرح است:

«ای عاشقان ای عاشقان امروز مائیم و شما

در پشت انبوه دیوارها و آنگاه سیم‌های خاردار و باز دیوار و سیم خاردار، سلول مجرد و دیوارهای تقریباً به هم چسبیده آن، حفره ایی به نام پنجره و آنگاه من بیست و چهارمین سال زندان را آغاز می‌کنم.

همچون فرزند مریم که صلیبش را بر دوش می‌کشد، ۲۴ سال است که سنگینی دیوارهای قطور و میله های آن را تحمل می‌کنم. فضای خفقان‌آور آن را لحظه به لحظه زندگی کرده ام و همیشه به خود می‌گفتم که:

ما رخ ز شکر افروخته با موج و بحر آموخته
زان سان که ماهی را بود، دریا و طوفان جان‌فزا

ولی بیست و سومین سال به گونه ایی دیگر بود. سالی خونین و شاید خونین‌ترین سال‌های این ۲۳ ساله. چرا که هنوز گرمای نفس و نجوای عزیزانی مثل زندانیان سیاسی محسن شکاری، محمدمهدی کرمی، سیدحسین حسینی، خدانور لجه ای، میلاد زهره وند و یا قاسم آبسته، ایوب کریمی و داوود عبداللهی (آسو) را که در همین کشتارگاه قزلحصار به مسلخ بردند را بر گونه های خود احساس می‌کنم.

گویی که صدای فریاد آنها را که هم از پشت همین دیوارهای کناریمان می‌شنوم… و انبوه دیگر هم که در صف کشتار و قتل عام قرار دارند. مثل خسرو بشارت، انور خضری، فرهاد سلیمی، کامران شیخه، مجاهد کورکور و رضا رسایی و …

چرا که ماران روئیده بر دوش این ضحاک هنوز از خون و مغز جوانانمان سیر نگشته و تازه خدای جنایت و کشتار و نه خداوند مهربانی و رحمت، دستورات این جنایت ها را بر زبان آن ضحاک جاری گردانده.

زندان به تنهایی می تواند قبرستان انسان و انسانیت باشد و آنگاه که مأموران کشتار و اعدام هر روز یکی را از کنارت، برای اعدام با دستبند و زنجیر به انفرادی می‌برند و آخرین نگاهش بر تو قفل می‌شود و هیچ کاری از دستت برنمی‌آید…هر لحظه و پس از او حلق آویز و اعدام شده ایی و من تمام این یکسال را لحظه به لحظه با آنها اعدام شده ام. ولی به راستی تا کی… و تا به کجا…؟

قطعا تا به جایی که قطره قطره آزادی‌های گرفته شده از مردممان را پس بگیریم و این البته بهایی بس خونین است که هر لحظه پرداخته و قرار است بیش از آن را هم بپردازیم. شاید این سرنوشت عاشقان آزادی و ایران باشد.

ولی خطاب به همه آزادگان و عاشقان ایران می گویم:
ای عاشقان ای عاشقان امروز مائیم و شما
افتاده در غرق آبه ایی، تا خود که داند آشنا

ما را از این دریای خون نمی توانند بترسانند و به خاطر عظمت و بزرگی آن عشق، در کانون این دریای خون هم به قول مولوی آشنا کردن (شنا کردن) خواهیم پرداخت تا ساحل آزادی و عدالت و برابری.

زندانی سیاسی سعید ماسوری
دی ۱۴۰۲

درباره زندانی سیاسی سعید ماسوری

سعید ماسوری از قدیمی ترین زندانیان سیاسی در ایران است که در آستانه ۲۴ امین سال حبس خود، بدون یک روز مرخصی، در زندان قزلحصار کرج محبوس است.

سعید ماسوری متولد۱۳۴۴ زاده‌ی خرم‌آباد است. وی مدتی در آلمان و سپس نروژ زندگی و در رشته پزشکی تحصیل کرده است.

زندانی سیاسی سعید ماسوری همراه با زندانی سیاسی غلامحسین کلبی در ۱۹دی ماه ۷۹ پس از ورود به ایران در شهر دزفول به اتهام «همکاری با سازمان مجاهدین خلق» دستگیر شد. در اردیبهشت ماه سال ۸۰ به خانواده وی اطلاع داده شد که فرزندشان بازداشت شده‌ است. آقای ماسوری در دور اول بازداشت‌، ۱۴ ماه در انفرادی اداره اطلاعات اهواز تحت بازجویی بوده و سپس به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

سعید ماسوری در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب تهران به اتهام محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق به اعدام محکوم شد. ولی سرانجام، حکم وی به حبس ابد کاهش پیدا کرد.

در۳۰ مهر ۱۳۹۰ پس از اینکه در زندان موفق به اخذ مدرک کارشناسی شد، مدتی از ادامه تحصیل و از حق استفاده از تلفن نیز محروم گردید.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید