داریوش عدیم:
هاله رستمی، فعال مدنی و از بازداشتشدگان اعتراضات سراسری مردادماه ۹۷ در ایران است که از سوی شعبه ۱۰۷ دادگاه کیفری دو شهرستان کرج با اتهام “اخلال در نظم عمومی از طریقی شرکت در تجمعات” به احکام زندان و شلاق محکوم شدهاست.
اعتراضات مردادماه ۹۷ از شهرک صنعتی شاهپورجدید اصفهان در اعتراض به گرانی، افزایش تورم و قطعی مکرر برق آغاز شد و به سرعت در شهرهای دیگر گسترش یافت.
طی این اعتراضات، بسیاری از شهروندان در اصفهان، شیراز، مشهد، تهران و کرج به خیابانها آمده و اعتراض خود را به وضعیت بد اقتصادی نشان دادند.
نیروهای امنیتی در برخی از مناطق با معترضین به شدت برخورد کردند و برخی منابع خبری و همینطور ویدئوهای منتشر شده آن زمان در شبکههای اجتماعی نشان دادند؛ “نیروهای امنیتی و انتظامی به اجتماع کنندگان با پرتاب گازاشکآور و گلولههای رنگی پاسخ داده و با خودروهای آبپاش سعی بر متفرق کردن مردم داشتهاند.”
طی این اعتراضات صدها تن از شهروندان در سراسر کشور بازداشت شدند.
هاله رستمی، یکی از این بازداشت شدههابود که در زمان دستگیری “از سوی ماموران امنیتی مورد ضرب و جرح قرار گرفت. روی زمین کشیده و توسط یکی از ماموران محکم به زمین زده شد، استخوان پای او شکست و در نهایت با چشمبند و دستبند و در همان وضعیت با پای شکسته به زندان رجاییشهر کرج منتقل شد و در حالیکه از درد به خود میپیچید، به ماموران التماس میکرد که با او کاری نداشتهباشند.”
خانم رستمی، فعال مدنی، یکسال پیش در چنین روزی در نهم مرداد ۱۳۹۷، طی اعتراضات خیابانی در گوهردشت کرج بازداشت شد.
او در گفتگوی خود با داریوش عدیم، عضو کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، به فعالیتهایش در ایران اشاره میکند و از شغل و تحصیلات خود در ایران میگوید: «من تحصیل کرده تجارت الکترونیک بودم و یک آموزشگاه کامپیوتر داشتم و خودم هم مدرس کامپیوتر بودم، اما در برههای از زمان موفق نشدم ادامه فعالیتم را در تهران داشته باشم و به دلایلی به گوهردشت کرج نقل مکان کردم.»
“من در دیماه ۹۶ در اعتراضات سراسری در ایران شرکت کردم و در مردادماه ۹۷ هم به همین شیوه پا به پای مردم اعتراض خود را نشان میدادم.”
“در شبکههای اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام بیانیههای فراخوان شرکت در اعتراضات سراسری را منتشر میکردم و از همه مردم میخواستم که در این اعتراضات شرکت کنند.”
هاله توسط چند لباس شخصی بازداشت میشود. اما به شیوهای غیرمعمول و بدون ارائه حکم قضایی؛
او میگوید: «زمانی که اعتراض آن روز تمام شد به طرف خانهام راه افتادم، اما مطمئن شدم چند نفر من را دنبال میکنند. به مغازهای رفتم و یک کلاه برای تولدم دخترم خریدم. بعد از مغازه بیرون آمدم و ۵۰ قدم پایینتر من را به بدترین شکل ممکن در نزدیکی پارک اصلی گوهردشت (پارک ششم) بازداشت کردند. یک آقا دست من را گرفت و من را کشان کشان روی زمین میبرد و من جیغ میکشیدم که تو کی هستی. بعد هم یک نفر مرا از پشت بلند کرد. دستانش را از پشت قلاب کرد و محکم بر زمین کوبید و بعد به صندلی عقب یک خودرو ال۹۰ منتقل کردند. در همین بین من فریاد کشیدم که پای من شکست.»
او در زمان بازداشت، توسط یکی از ماموران محکم به زمین کوبیده میشود و همانجا پای او دچار آسیب و شکستی میشود.
“در خودرو مدام سر من را به پایین فشار میدادند و من با خودم گفتم اینجا آخر کار است و محال است از اینجا زنده بیرون بیایم.”
این پناهجوی ایرانی مقیم ترکیه اضافه میکند: «من را به زندان رجاییشهر کرج در نزدیکی منزلمان منتقل کردند. در طول مسیر فحشهای رکیک به من میدادند و مدام کتک میخوردم. آنقدر بر سر من ضربه زدند که بعدتر که در بیمارستان بستری شدم، کلیپسی که موهایم را با آن بسته بودم با خونابه از سرم جدا کردند. من التماس میکردم، خواهش میکردم، نعره میزدم من کاری نکردم، آنها میگفتند همان وقتی که برای اعتراض بیرون آمدی باید فکر این روز را میکردی. توی ماشین مدام این فکر جلو چشمانم بود که ای کاش همینجا بمیرم.»
“من را به مکانی بردند که در آن وسایل شکنجه موجود بود، از همانهایی که در فیلمهایی که در ارتباط با زندانهای ساواک زمان شاه در تلویزیون منتشر میکردند.”
“بازجویان از همه چیز زندگی خصوصی من خبر داشتند و مدام میگفتند دروغ نگو، تو لیدر اعتراضات بودی و ما میدانیم تو کی هستی.”
“التماس میکردم که به نزدیکانم خبر بدهید. قول میدهم چیزی نگویم به آنها میگفتم هر کسی پرسید پای تو کجا شکسته، خواهم گفت تصادف کردهام.”
هاله را با آمبولانس با همراهی دو مامور از وزارت اطلاعات به بیمارستان مدنی کرج منتقل و همانجا بستری میکنند و فردای روز انتقال به بیمارستان، از ناحیه پا مورد عمل جراحی قرار میگیرد و بعد از حدود ۱۸ روز به بیمارستان سجاد تهران منتقل میشود.
اما پیش از انتقال به بیمارستان سجاد بارها مورد بازجویی قرار میگیرد و ماموران سعی میکنند در همان حال از او به شیوههای مختلف حرف بکشند. در این بین او در اختیار ماموران زندان فردیس کرج قرار میگیرد.
“زمانی که خانوادهام وثیقه آزادیام را گذاشتند به درخواست خودم به بیمارستان سجاد منتقل شدم.”
هاله رستمی همچنین در طول مدتی که در بیمارستان مدنی بستری بود، شاهد انتقال بازداشتیان زخمی زیادی به بیمارستان بود.
یکی از این افراد که آنروزها به بیمارستان منتقل شد، رضا اوتادی نام داشت.
او در این خصوص گفت: «از پرسنل بیمارستان شنیدم؛ جوانی را که گلوله خورده بود، به بیمارستان مدنی آوردند و من فهمیدم که او رضا اوتادی بود و من صدای گریه و زاری خانوادهاش را میشنیدم، اما موضوعی که عحیب بود این بود که گفتند او در تظاهرات گلوله خورده، اما یک تیشرت و یک شلوارک تن او بوده ولی اینکه چطور با آن وضعیت در تظاهرات بوده، مشخص نیست.»
رضا اوتادی از شهروندان شرکت کننده در اعتراضات سراسری کرج بود که شامگاه جمعه ۱۲ مرداد ۱۳۹۷ با شلیک مستقیم گلوله افراد ناشناش کشته شد.
هاله رستمی میگوید: «در نهایت پس از آزادی موقت با دوستان نزدیک خود و وکیلم مشورت کردم و متوجه شدم که برای من پرونده سازی شدهاست تا جایی که حتی گفتهشد؛ “قاضی برای من ۲۰ سال حبس در نظر گرفته”؛ و من از کشور خارج شدم.»
“زمانی که به ترکیه رسیدم در اداره مهاجرت ثبت نام کردم. دو ماه و نیم طول کشید که من کیملیک (برگه هویت) خود را دریافت کردم.”
“اما ابدا فکر نمیکردم که وضعیت پناهجویان در ترکیه اینطور باشد. اصلا نمیدانم الان پرونده من در این کشور در کدام بخش است و در چه مرحلهای قرار دارد.”
خانم رستمی در خصوص وضعیت دخترش میگوید: «دختر من در مدرسه مورد توهین قرار گرفت. بعد از مدتی که مدرسه رفت گریه میکرد که من دیگر به مدرسه نخواهم رفت و من کمی بعد متوجه شدم که در مدرسه او را تحقیر کردهاند و با راهنماییهای یک مشاور و کمک یکی از دوستانم و همراهی یکی از دوستان خودش، موفق شدم او را دوباره به مدرسه بفرستم.»
“دخترم میگفت در مدرسه بچهها از من بدشان میآید و میگویند تو بوی بد میدی شما آمدهاید اینجا جای ما را گرفتهاید، شما پول ما را میخورید، در حالیکه ما از جیب خود اینجا خرج میکنیم و هیچگونه کمکی از دولت ترکیه دریافت نکردهام، حتی به من گفتند گزارش پزشکی خود را بیاور و من برای اخذ این برگه باید هزینه شخصی از جیب خودم بپردازم.”
“خواهر ۲۴ سالهام مجبور است کارگری کند و دختر ۱۲ سالهام با همه استعدادی که در نقاشی، موسیقی، زبان انگلیسی و فرانسه دارد الان باید در خانه بنشیند و از نظر روحی اصلا در وضعیت خوبی نیست.”
“من بعد از آزادی حتی از خانواده خودم هم میترسیدم و دچار توهم شدهبودم که همه نزدیکانم با اطلاعات و ماموران امنیتی همکاری دارند.”
او خطاب به نهادهای حقوق بشری و رسانههای بینالمللی میگوید: «فکری به حال پناهجویان ایرانی در ترکیه بکنید و حق همه پناهجویان است که به وضعیت آنها رسیدگی شود.»
خانم رستمی در بین صحبتهایش تاکید میکند؛ تا چند ماه پس از ورود به ترکیه از پلیس میترسیده و به دختر و خواهرش میگفته: «بچهها پلیس مراقب باشید.»
حالا یک سال از آن روزها گذشته، اما یادآوری این خاطرات کماکان برای هاله رستمی دردآور است.
هاله در طول این گفتگو چند بار بغض کرد و به گریه افتاد، تا جایی که طی این برنامه، ضبط متوقف و ادامه آن به دقایقی بعد موکول شد.
طولانی شدن روند رسیدگی به پروندههای پناهجویان در ترکیه از مهمترین دغدغههای یک پناهجو است.
عدم رسیدگی و توجه به موقع سازمان ملل متحد در ترکیه و طولانیشدن پروسه پناهجویی، باعث بروز مشکلات جدی در سلامتی روانی و جسمی افراد و همینطور موجب آسیبهای مختلف به زندگی خانوادههای پناهندگان شدهاست.
بیشتر پناهندگان ساکن ترکیه طی مصاحبههای مختلف و گفتگوهایی که پیشتر در کمپین منتشر شده، این عدم رسیدگی را حادترین مسئله خود میدانند.
آنها میگویند: “با مشکلاتی مثل بیکاری، گرسنگی، بیماری و … کنار میآیند، اما زمانی که به مدت طولانی با همین مسائل سر کنند، دیگر گذران زندگی سخت و گاه غیرممکن میشود.”
بیشتر پناهندگان و پناهجویانی که در ترکیه بسر میبرند، بر این باورند: “از زمانی که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد (UNHCR) بخشی از وظایف خود را به اداره مهاجرت ترکیه سپرده، وضعیت آنها به مراتب بدتر شدهاست.”
پیشتر، پناهجویان پس از ثبت درخواست خود در دفتر سازمان ملل «آسام» در آنکارا مورد مصاحبهای کوتاه قرار میگرفتند و بعد از گذشت حدودا دو سال “گاهی بیشتر”، مصاحبه بعدی (مصاحبه اصلی) با آنها صورت میگرفت و در صورت قبولی و داشتن شرایط لازم، در این مرحله، پرونده آنها به بخش کشوری یا اسکان برای کشور سوم (کشور امن) فرستادهمیشد که از ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۸ (۱۹ /شهریور) روند ثبتنام پناهجویان به اداره مهاجرت ترکیه سپرده شده و فرد پناهجو به محض ورود به ترکیه در یکی از شهرهای این کشور در پلیس اداره مهاجرت نام خود را ثبت کرده و سپس مراحل بعدی مانند دادن وقت مصاحبه و … را طی میکند.
فعالان حقوق پناهندگان در ترکیه نگران هستند؛ دولت ترکیه با صلاحیتی که به دست آورده، روند اخراج پناهندگان را سرعت ببخشد و رسیدگی جدی به پروندهها صورت نگیرد.
این سازمان در ترکیه اعلام کرده که اداره مهاجرت ترکیه مسئولیت بررسی پروندههای حمایت بینالمللی را نیز بر عهده خواهد داشت.
هر چند کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل گفته “به فعالیتهای حمایتی خود از جمله ارائه خدمات مشاوره به پناهندگان ادامه خواهد داد” با این حال این اقدام سازمان ملل، نگرانیهایی را برای پناهندگان در ترکیه به وجود آورده است.
پناهجویان در ترکیه با معضلات بسیاری مواجه هستند. از جملە مشکلات پناهجویان آیندە نامشخص است، تا جایی که حتی کسانی با پذیرفته شدن کیس پناهندگی از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد یا پلیس مهاجرت با بلاتکلیفی طولانی روبرو هستند و سالهاست در شرایط بدی زندگی میکنند.
به گفته برخی از پناهندگان در سالهای اخیر، “مشکلات اقتصادی و گرانی بیسابقه پس از کودتای نافرجام در ترکیه”، گذران زندگی را دشوارتر از پیش کردهاست و از سوی دیگر طولانی شدن پروسه رسیدگی به پروندههای پناهندگان، بهخصوص بعد از قبولی در مصاحبه و عدم رسیدگی برای ارجاع این نوع پروندهها به بخش کشوری جهت انتقال به کشور امن و آینده نامعلوم، باعث اختلال در زندگی بسیاری از پناهندگان شده است.
برخی کارشناسان و فعالان حقوق بشر در امور پناهندگان معتقدند که جنگهایی که در سالهای اخیر در خاورمیانه رخداده است و افزایش جمعیت پناهندگان مرتبط با آن، یکی از علل عدم انتقال سریع پروندهها به کشور سوم است و از سوی دیگر برخی از کشورهای پناهندهپذیر مانند آمریکا، کانادا و استرالیا با تغییر سیاستهای خود در عدم پذیرش پناهنده، عملا این راه را برای پناهندگان از پیش دشوارتر کردهاند.
روز جهانی پناهندگان؛ گفتگویی با مرتضی اسماعیل پور روزنامه نگار و فعال حقوق بشر
ابهام در سرنوشت پناهجویان ایرانی در ترکیه
پناهندگان ترکیه؛ کمپین حمایت از پناهندگان ایرانی ساکن ترکیه در توییتر چه هدفی دارد؟