نامه سرگشاده مهران رئوف، زندانی سیاسی ایرانی-بریتانیایی محبوسی در زندان اوین

مهران رئوف

مهران رئوف، زندانی سیاسی ایرانی ـ بریتانیایی محبوس در زندان اوین با انتشار نامه سرگشاده نسبت به تداوم محرومیت وی و سایر شهروندان دو تابعیتی محبوس در این زندان ابراز ناخرسندی کرد و در بخشی از این نامه با اشاره به اینکه هیچ یک از زندانیان دوتابعیتی مشمول عفو و بخشش بخشنامه اخیر قوه قضائیه نشده احساس نامیدی کرده است.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی،‌ روز یکشنبه ۲۰ فروردین ماه ۱۴۰۲، مهران رئوف، زندانی سیاسی و شهروند دو تابعیتی ایرانی ـ انگلیسی، محبوس در زندان اوین، در نامه ای سرگشاده به تشریح وضعیت خود در این زندان پرداخت و در بخش دیگری از نامه خود به مشمول نشدن پرونده وی و سایر زندانیان دو تابعیتی در بخشنامه اخیر قوه قضائیه ابراز ناخرسندی کرد. این زندانی سیاسی در حال سپری کردن دوران حبس تعزیری هفت سال و شش ماه خود است.

براساس نامه سرگشاده مهران رئوف که جهت انتشار در اختیار حقوق بشر در ایران قرار گرفته این شهروند دو تابعیتی نسبت به بی قانونی روا داشته شده به از زمان بازداشت، محرومیت گسترده خود از حقوق یک زندانی و مشمول نشدن پرونده اش برای استفاده وی از حق آزادی مشروط به شدت ابراز ناخرسندی کرد و از وجود شهروندان ددو تابعیتی بعنوان یک ابزار در دست حکومت جمهوری اسلامی برای معامله کردن با سایر کشورها نام برد.

متن نامه این نامه که نسخه‌ای از آن در اختیار کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، گرفته است در ادامه می‌آید:

“اخیرا به دنبال اعلام عفو عمومی معیاری(بخشنامه آزادسازی زندانیان) به هنگام اعمال آن مطلع شدم که این عفو شامل برخی زندانیان ۲ تابعیتی نمی شود و آنها از این حق محروم هستند و باید احکام حبس تعزیری ناعادلانه در مورد خود را به روندی عادی سپری کند؛ مثلاً همین محکومیت ۷ سال و ۶ ماه اینجانب را که می شود در ۲/۵ سال طی شود و بعداً اگر که دستگاه عریض و طویل شامل ضابطان امنیتی و قضایی و دادستانی روی خوش نشان بدهند، بعد از ۲ ماه آزادی مشروط آنها پذیرفته میشود. ضابطان قوه قضاییه که گویی در زمان های گذشته دور زندگی می کنند بدون اندکی حفظ استقلال می گویند ما مامور هستیم و معذور… معنا و مفهوم اجرای قانون در نظر ایشان تابع تفسیر ها و امیال حکومتی ها است به طور مثال فعالیت سیاسی ساده انتشار کتاب و تبلیغ و ترویج یک آرمان و هدف و رویا جرم انگاری شده و خلاف قوانین جاری برچسب امنیتی میخورد، متهم را همچون قاتلان و سارقان مسلح با بی ادبی و بی ملاحظه بازداشت و بعد از ورود به محل زندگی با به هم ریختن و شکستن وسایل و اشغال محل زندگی به مدت چند روز به بازداشتگاه مخصوص برده و به سلول انفرادی مخصوص اذیت و آزار همچون دو الف اوین که متعلق به نهاد نظامی سپاه است و یا بند ۲۰۹ اوین مربوط به وزارت اطلاعات برده و به روش های پلیس نظامی تردد و هواخوری با چشم بند، بازجویی با چشم بند و رو به رو به دیوار یا بازجویی در اتاق های کوچک که بخش متهم و بازجویی با شیشه دودی که در آن متهم بازجویان را نمی بیند و برای بازجویی از قاتلان و متجاوزان و یا متهمین جاسوسی ساخته شده می‌اندازند.

در حالی که قانون می گوید متهم را صرفاً نمی توان بیش از ۴۸ ساعت در بازداشت موقت نگه داشت و متهم را بایستی با وثیقه آزاد کرد تا زمان دادگاه. ولی اطلاعات سپاه من را هشت ماه بدون مرخصی نگه داشته و در آن مدت از دیدن وکیل محروم بودم تا چند ماه خانواده و بستگان م در بیخبری کامل بوده و از محل زندگی کردن من بی اطلاع بودند و از تماس تلفنی محروم بودم همه اینها زیر پا گذاشتن قانون نیمه کاره و ظالمانه خودشان است در چند دهه اخیر مهاجرت به کشورهای دیگر یک روند عادی رو به رشد در بسیاری از کشورهاست. بسیاری از شهروندان ایران هم مانند کشورهای دیگر به خارج از کشور برای تحصیل و کار مهاجرت می کنند. از آنجا که داشتن اقامت در کشور های دیگر به معنای برخورداری از حقوق کامل نیست، بسیاری از مردم کشورهای مختلف تابعیت کشور دومی را می پذیرند و این در قانون جهانی پذیرفته شدنی است. اما ایران و حکومت آن بر خلاف قوانین جهان شمول خود را از این امر مستثنی کرده و تابعیت دوم را برای شهروندان ایرانی به رسمیت نمی شناسد و قوانین شرعی و قضایی خود را به متهمین اعمال میکند.

بسیاری که تابعیت کشورهای دیگر را می پذیرند ممکن است که حتی مقیم و ساکن کشور دیگر نباشند و در ایران مقیم و سکونت و زندگی کنند مثل موقعیت من. از آنجا که برخی از اعضای خانواده من در آمریکا و فرانسه زندگی میکنند و پاسپورت ایرانی فاقد ارزش لازم برای اخذ ویزا از بسیاری از کشورهاست و برای هر بار سفر به بسیاری از کشورها برای اخذ ویزا بایستی وقت و انرژی و هزینه صرف کرد، بسیاری تابعیت کشور دیگری را می پذیرند و تا پاسپورت معتبر دریافت کرده و بدون نیاز به ویزا به کشورهای دیگر سفر کنند. در چنین وضعیتی به هنگام برخورد با متهمین دو تابعیتی توسط مقامات جمهوری اسلامی، به دلایل واهی یکباره زندانیان دو تابعیتی از حقوق شهروندی محروم شده و مرخصی و آزادی مشروط نیز به سختی به آنها داده میشود و عفو معیاری شامل شان نمیشود.

دولت ها تلاش میکنند که از زندانیان دو تابعیتی به عنوان یک کالای با ارزش در بده بستان های خود استفاده کنند. چنین است رویه دستگاه قضایی که ادعای رعایت حقوق بشر را دارد. دولت می کوشد تا در قبال مبادله شهروندان دو تابعیتی یا پولهای کلان بگیرد مانند مورد (سیامک نمازی)، (عماد شرقی)، (مراد طاهباز) و یا (سام رجبی) که در اندرزگاه ۴ زندان اوین سالهاست که محبوس هستند یا آنها را با مجرمان ایرانی محبوس در زندان های کشورهای اروپایی و آمریکا مبادله کنند که در کنه خودش نوعی تبعید اجباری است.

از طرف دیگر با محروم کردن زندانیان دو تابعیتی حکومت به نوعی به شهروندان دو تابعیتی در خارج از کشور پیام می فرستد که در صورت فعالیت سیاسی عواقب سختتری برایشان در نظر گرفته شده و بنابراین بهتر است که فعالیت سیاسی نکنند و به ایران باز نگردند. محرومیت برخی زندانیان سیاسی از حقوق شهروندی در شرایطی صورت می‌گیرد که بسیاری از مقامات و مسئولین جمهوری اسلامی از وزرا گرفته تا نمایندگان مجلس و کارکنان خود قوه قضاییه دو تابعیتی هستند و بنابر یک آمار منتشر شده حدود ۶۵۰ نفر از مسئولان حکومت جمهوری اسلامی ۲ تابعیتی هستند. این تبعیض و ستمگری آشکار، برای ما که بیش از ۴۰ سال است که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی زندگی میکنیم امر ناآشنایی نیست. من و بسیاری از زندانیان سیاسی، فعالین حقوق زنان، فعالین محیط زیست و فعالین کارگری به اتهام داشتن عقیده و باور متفاوت و به جرم اعتراض به سیاست ها و قوانین غلط و مستبدانه در زندان هستیم و همسو با اعتراضات گسترده مردم خواهان آزادی بدون قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی هستیم.

مهران رئوف/ زندان اوین/ فروردین ۱۴۰۲″

مهران رئوف، در تاریخ ۲۵ مهر ماه ۱۳۹۹، پس از یورش ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران به منزل شخصی وی در تهران بازداشت و جهت بازجوئی به سلول انفرادی در بند امنیتی ۲ الف سپاه پاسداران واقع در زندان اوین منتقل شد و پس از تحمل بلاتکلیفی ۹ ماهه در بازداشتگاه آن ارگان امنیتی پس از ۹ ماه به بند عمومی در زندان اوین منتقل و در مرداد ماه ۱۴۰۰، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست ایمان افشاری از بابت اتهام (اداره یک گروه غیرقانونی) به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری و از بابت اتهام (فعالیت تبلیغی علیه نظام) هم به تحمل ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شد. پس از اعلام اعتراض و ارجاع پرونده مهران رئوف به شعبه دادگاه تجدیدنظر استان تهران، این حکم به ۷ سال و ۶ ماه حبس تعزیری لازم به اجرا تبدیل شد.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید